لیست بهترین ضرب المثل های انگلیسی با معنی فارسی همراه با ترجمه و یا معادل فارسی
You’re only young once |
آدم همیشه که جوان نمی ماند؛ قدر جوانی را بدان |
Your sins will find you out |
مکن بد که بد بینی از یار نیک نروید ز تخم بدی بار نیک |
غم و شادمانی نماند و لیک جزای عمل ماند و نام نیک |
You can’t make an omelets/omelet without breaking eggs |
تا خراب نشود، آباد نمی شود؛ بی مایه فطیر است. |
You can not serve God and mammon |
هم خدا خواهی و هم دنیای دون - این محال است و جنون ای ذولفنون |
You may end him but you’ll not mend him |
توبه گرگ مرگ است. |
You can lead a horse to water, but you can’t make him drink |
هیچ کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست. |
You win some/a few; you lose some/a few |
زندگی برد و باخت دارد. |
You are what you eat. |
غذای انسان ماهیت انسان را می سازد. |
You have taken the good with the bad |
باید خوب را با بد پذیرفت. |
A Younger idler, an old beggar |
جوان بیکار امروز، گدای پیر فرداست. |
در جوانی کار کن تا در پیری گدایی نکنی. |
You reap what you sow |
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم |
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم |
You pay your money and you take your choice |
هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری. |
You can do anything, but not everything |
شما می توانید هر کاری را انجام دهید اما نمی توانید همه کارها را انجام دهید. |
You can’t put the clock back |
گذشته ها گذشته است. |
Years teach us more than books |
سالها بیشتر از کتابها به ما درس می دهند. |
You want a thing done, does it yourself? |
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من. |
You can’t keep a good man down |
خواستن توانستن است. |
You saw nothing, you heard nothing |
شتر دیدی ندیدی. |
You took the words out of my mouth |
جانا سخن از زبان ما می گویی. |
You are scraping the bottom of the barrel. |
ملاقه ات به ته دیگ خورده است. |
You can’t win. |
مقسّمت ندهد روزی که ننهادست. |
You can educate a fool, but you can not make him think |
آدم احمق را می توان تربیت کرد اما نمی توان به تفکر واداشت. |
You can’t have your cake and eat it too |
نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را. |
You can’t take it with you when you die |
ثروت را به هنگام مرگ با خود به گور نتوان برد. |
You can not put out a fire with oil |
آتش را با آتش خاموش نتوان کرد. |
You can not wash a black a more white |
که زنگی به شستن نگردد سفید. |
You can not catch old birds with chaff. |
عنقا را به دام نتوان گرفت. |
You must lie on the bed you have made |
خود کرده را تدبیر نیست. |
You are a back seat driver |
کنار گود نشستی و می گویی لنگش کن. |
You may know by a handful the whole sack |
مشت نمونه خروار است. |
You can not burn the candle at both ends |
نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را. |
You can’t dance at two weddings. |
با یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت. |
You can’t mend a broken egg |
آب رفته به جوی بر نگردد. |
You can not sell the cow and drink the milk |
نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را. |
You buy land, you buy stones, you buy meat, and you buy bones |
گنج بی مار و گل بی خار نیست. |
You can not get blood out of stone. |
از آب کره نتوان گرفت. |
Your love will be in my heart at all times. |
اگر مرگم به نامردی نگیرد مرا مهر تو در دل جاودانی ست |
و گر عمرم به ناکامی سر آید تو را دارم که مرگم زندگانی ست |
Your wish is my command |
از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن. |
جسم و جان و هر چه هستم آن توست حکم و فرمان جملگی فرمان توست |
You must grin and bear it |
باید بسوزی و بسازی. |
You can’t see the wood for the trees. |
آنقدر سمن است که یاسمن پیدا نیست. |
You can’t make bricks without straw |
با دست خالی نمی توان کاری انجام داد. |
You can not get a quart into a pin pot |
نمی توان بحر را در کوزه ریخت. |
You are responsible for you |
هر کس ضامن دوزخ و بهشت خویش است. |
You can’t please everyone. |
همه را نمی توان از خود راضی نگه داشت. |
You cannot unscramble eggs. |
کاری است گذشته، سبویی است شکسته. |
You cannot teach an old dog new trick |
پیر را تعلیم دادن مشکل است. |
You cannot make a silk purse out of a sow’s ear |
از تخم مرغ پشم نتوان چید. |
You should never judge a book by its cover. |
از روی ظاهر نباید قضاوت کرد. |
ما برون را ننگریم و قال را ما درون را بنگریم و حال را |
You have to crawl before you can walk. |
قبل از راه رفتن باید خزیدن رایاد گرفت. |
You can catch more flies with honey than you can with vinegar |
هر کاری راهی دارد. |
When it rains, it pours |
چو بد آید هر چه آید بد شود. |
بدبختی نمی آید وقتی هم می آید پشت سر هم می آید. |
Whatever happens is for the best |
هر چه پیش آید خوش آید. |
Whoever knocks on a door and persists will be allowed in |
گفت پیغمبر که چون کوبی دری |
عاقبت زان در برون آید سری |
Where there is muck, there’s luck/brass |
آدم پولدار شانس هم دارد. |
When the cat’s away the mice will play |
ماه درخشنده چون پنهان شود شب پرّه بازیگر میدان شود |
What is done can’t be undone. |
آب رفته به جوی برنگردد، گذشته ها گذشته است. |
When in Rome do as the Romans do |
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. |
Where there is a will, there is a way |
خواستن، توانستن است. |
The Way to a man’s heart is through his stomach |
برای بدست آوردن دل مردان باید از طریق شکمشان وارد شد. |
Without music, life is a journey through a desert |
بدون موسیقی، زندگی به منزله سفر کردن از بیابان است. |
What we acquire without sweat we give away without regret |
هر آنچه آسان یافتی، آسان دهی از دست. |
Well begun is half done? |
شروع خوب نصف کار است. |
Winners never cheat and cheaters never win |
آدمهای برنده هرگز کلک نمی زنند و آدمهای متقلب هرگز برنده نمی شوند. |
When money speaks, the truth remains silent |
وقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند. |
When a thing is done, advice comes too late |
بعد از وقوع واقعه، پند و تدبیر دیگر بکار نیاید. |
Waste not, want not |
اسراف نکن تا محتاج نشوی. |
A Watched pot never boils |
زمان انتظار دیر می گذرد. |
Will is the key of the victories |
رمز پیروزی اراده است. |
The Wish is father to the thought |
شتر در خواب بیند پنبه داند؛ فکر باطل ز تمنا خیزد. |
A Wise man avoids edged tools |
آدم دانا به نشتر نزند مشت. |
A Word to the wise is enough / sufficient |
در خانه اگر کس است یک حرف بس است. |
ازین به نصیحت نگوید کست اگر عاقلی یک اشارت بس است |
Word cut more than sword |
زبان برنده تر از شمشیر است. |
The Worm will turn |
چو دست از همه حیلتی در گسست حلال است شمشیر بردن به دست |
وقت ضرورت چو نباشد گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز |
What is bred in the bone will never come out of the flesh |
اصل بد نیکو نگردد هر که بنیادش بد است. |
Wall has ears |
مکن پیش دیوار غیبت بسی بود، کز پسش گوش دارد کسی |
Who chatter to you, will chatter of you |
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد |
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد |
Who has skirts of straw needs fear to fire |
کسی که دامن حصیری دارد باید از آتش فاصله بگیرد. |
کسی که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بیاندازد. |
When love is not madness, it is not love |
عشق که به حد دیوانگی نرسید، عشق نیست. |
عاشق آن باشد که چون آتش بود گرم رو سوزنده و سرکش بود |
What the eye sees not, the heart ruse not |
اگر دیده نبیند، دل نخواهد. |
When good cheer is lacking, our friends will be packing |
یار نیک را در روز بد شناسند. |
While the grass grow, the cow starves |
بزک نمیر بهار میاد، خربزه با خیار میاد. |
Who longest wait of all surely wins |
صبر آرد آرزو را نی شتاب؛ صبر مایه پیروزی است. |
We are on a different wavelength |
آبمان به یک جوی نمی رود. |
We live for a good time not for a long time |
کیفیت زندگی مهم تر از کمیت زندگی است. |
Who knows much, will suffer much |
هر که بیشتر می فهمد بیشتر رنج می برد. |
What the heart feels the tongue speaks |
آنچه بر دل فرود آید، بر زبان آید. |
Who keeps company with the wolf will learn to howl |
انگور ز انگور همی گیرد رنگ. |
کمال همنشین در من اثر کرد و گرنه من همان خاکم که هستم |
Water is life’s matter and matrix, mother and medium. |
آب مایه حیات است؛ بدون آب نمی توان زندگی کرد؛ آب آبادانی است. |
Water which is to pure has no fish |
آب پاک و تمیز ماهی ندارد. |
Wishes don’t wash the dishes |
با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود. |
A Wonder lasts but nine days |
آتش تند زود خاکستر می شود. |
A Work well begun is half done |
کاری که خوب شروع شده باشد در واقع نیمی از آن انجام شده است. |
When/where one door shuts another opens |
خدا گر به حکمت ببندد دری گشاید به فضل و کرم در دیگری |
When the word is out it belongs to another |
سخن تا نگویی بر او دست هست چو گفته شد یابد او بر تو دست |
When the head aches, all the body is out of tune |
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار |
What is a workman without his tools? |
ز بی آلتان کار ناید درست؛ بدون ابزار و وسایل کاری نمی توان انجام داد. |
Wedlock is a padlock |
ازدواج، اسارت است. |
ای گرفتار پایبند عیال دیگر آسودگی مبند خیال |
Work while it is day |
تا تنور داغ است نان باید پخت. |
The Weakest goes to the wall |
هر چه سنگ است به پای لنگ است؛ سنگ به در بسته می خورد. |
When candles are away all cats are grey |
شب گربه سمور نماید. |
We are shot with our own arrow |
خود کرده را تدبیر نیست؛ از ماست که بر ماست. |
Wear the pants in the family |
تصمیم گیرنده بودن؛ حرف آخر را زدن؛ رئیس بودن |
A Woman’s place is in the home |
خانه بدون زن گورستان است. |
زن بلا باشد به هر کاشانه ای بی بلا هرگز مبادا خانه ای |
A Woman’s work is never done |
کار خانم ها هیچ وقت تمام نمی شود. |
Walnuts and pears you plant for your heirs |
هر چه نیکی کنید آن نیکی به خود کرده اید. |
When the wine is in, the wit is out |
شراب، عقل از سر بیرون کند. |
When the pot boils over, it cools itself |
فواره چون بلند شود سرنگون شود. |
Wisdom is better than strength. |
آدمی را عقل می باید نه زور. |
What you pay, what you get |
هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری. |
What is past, is past |
گذشته ها گذشته است. |
Who laughs last, laughs longest? |
آن خوش است ای جان که فرجامش خوش است. |
While there is life, there is hope |
تا زندگی هست، امید هست. |
What you lose on the swings, you gain on the roundabouts |
دری نبست زمانه که دیگر دری نگشاید. |
ایزد هرگز دری نبندد بر تو تا صد دیگری به بهتری نگشاید |
What is told in the ear of a man, is often heard a hundred miles away |
حرفی که از دهان بر آید، گرد جهان در آید. |
Wonders will never cease. |
معجزه هنوز هم اتفاق می افتد. |
Water is the best thirst quencher |
آب بهترین فرو نشاننده عطش است. |
Want is the mother of industry |
احتیاج مادر اختراع است. |
What is taken in with the milk only goes out with the soul. |
با شیر اندرون شده با جان بدر شود. |
When drink enters, wisdom departs |
شراب که از در، در آمد عقل و هوش از کف برفت |
Worrying never did anyone any good |
نگرانی دردی را درمان نمی کند. |
Wake not a sleeping dog |
فتنه در خواب است بیدارش مکن. |
We seek water in the sea |
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم. |
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد |
We cannot learn without pain. |
بدون رنج و زحمت، علم حاصل نمی شود. |
We lie loudest when we lie to ourselves |
وقتی به خودمان دروغ می گوییم آن را بلندتر فریاد می زنیم. |
When in doubt do newt/ nothing |
روزه شک دار نگیر. |
Who knows he knows nothing knows much. |
هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند ز اسرار که معلوم نشد |
هفتاد و دو سال فکر کردم شب وروز معلومم شد که هیچ معلوم نشد |
Who knows what tomorrow holds. |
که داند که فردا چه زاید زمان؛ هیچکس از آینده خبر ندارد. |
When things got to the worst they will mend |
تا پریشان نشود کار به سامان نرسد؛ خرابی مقدمه اصلاح است. |
When angry, count a hundred |
هر وقت عصبانی شدی یک لیوان آب بخور. |
What costs little is little esteemed. |
نداند کسی قدر روز خوشی مگر روزی افتد به سختی کشی |
What can’t be cured must be endured. |
چو نتوان بر افلاک دست آختن ضروری است با گردشش ساختن |
Water does not tickle out of his hand |
آب از دستش نمی چکد. |
Writing of ideas is the capital of future |
نگارش اندیشه ها، سرمایه آینده است. |
Woman’s dreams go by contraries |
خواب زن چپ است. |
Win a few, lose a few |
آدم گاه برنده است، گاه بازنده. |
Words are but wind. |
حرف باد هواست. |
Why buy a cow when milk is so cheap. |
چرا باید یک گاو بخری وقتی که شیر اینقدر ارزان است. ( آفتابه خرج لحیم کردن است ) |
War and love are as full of trouble as pleasure |
جنگ و عشق هر آنقدر لذت بخش باشند به همان قدر دردسرساز هم هستند. |
Wear the old coat, but buy the new book. |
لباس کهنه ات را بپوش اما کتاب تازه بخر. |
Wake up and smell the coffee. |
ششدانگ حواس خود را جمع کردن |
Work one’s fingers to the bone |
جان کندن؛ سخت کار کردن |
Warm the cockles of somebody’s heart |
کسی را خوشحال کردن. |
Weigh the pros and cons. |
معایب و محاسن کاری یا چیزی را سنجیدن. |
Work all the hours God sends |
بکوب کار کردن؛ شبانه روز کار کردن |
Wear one’s heart on one’s sleeve. |
بی شیله پیله بودن؛ صاف و ساده بودن |
When pigs fly |
خدا را چه دیدی!؛ در همیشه روی یک پاشنه نمی گردد. |
Win small, win early, win often |
کم ببر، زود ببر، همیشه ببر. |
When the hell’s frozen over |
وقت گل نی |
Who dares to teach must never cease to learn. |
مدرس نباید از مطالعه و آموختن دست بردارد. |
Who know who is beautiful and who ugly behind the curtain? |
کس چه داند که پس پرده که زیباست، که زشت. |
When the dust has settled |
وقتی آبها از آسیاب افتاد؛ وقتی سر و صداها خوابید. |
When it comes to the crunch |
موقعش که برسد؛ وقتش که برسد. |
Where there are bees there is honey. |
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. |
Where there is no justice there is no joy. |
آنجا که عدالت نیست، خوشی هم نیست. |
A Willing horse is run to death. |
هر کسی را بهر کاری ساختند. |
A Word before is worth two after. |
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. |
A Woman conceals what she knows not. |
مگو از هیچ نوعی پیش زن راز که زن رازت بگوید جمله سرباز |
A Word spoken is past recalling. |
آب رفته به جوی بر نگردد؛ گذشتهها گذشته است. |
The Way to get along is to go along. |
همزیستی در همراهی است. |
The Wolf may lose his teeth, but never his nature. |
مار پوست می اندازد، خوی نمی اندازد. |
When two Sundays meet |
هر وقت خورشید از مغرب بر آید؛ وقت گل نی. |
What everybody says must be true. |
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. |
We all make mistakes. |
انسان جایزالخطاست. |
Why keep a dog and bark yourself? |
چرا آدم باید سگ داشته باشد ولی خودش پارس کند. |
Where there is peace, God is. |
هر جا که صفا هست در آن نور خدا هست. |
Where there is love, there is no coercion. |
هر جا سخن از عشق است زور و اجباری در کار نیست. |
Whatever comes from a friend is good. |
هر چه از دوست رسد نیکوست. |
When I am no more, let happen what may |
پس از من کو جهان را آب گیرد. |
Winning isn’t everything. |
برد و پیروزی که همه چیز نیست. |
Winning is earning, losing is learning. |
پیروزی موفقیت است و شکست تجربه. |
What soberness conceals, drunkenness reveals. |
مستی راستی می آورد؛ آدم مست راستگو است. |
Where ignorance is bliss, its folly to be wise |
جایی که جهالت برکت است، دانایی احمقی است. |
Without sleep, no health |
خواب برای سلامتی لازم است. |
When the shit hits the fan |
خر تو خر که شد؛ اوضاع شیر تو شیر که شد. |
What goes up must come down. |
فواره چون بلند شود سرنگون گردد. |
A Woman can beat the devil. |
زن شیطان را هم می تواند شکست دهد؛ شیطان از زن درس می آموزد. |
A Word before is worth two after. |
جنگ اول به از صلح آخر. |
A Wise head keeps a shut mouth. |
ترا خاموشی ای خداوند هوش وقارست و نا اهل را پرده پوش |
The Whole dignity of a man lies in the power of thought. |
بزرگی هر کس در طرزفکر و تفکر اوست. |
What is done can’t be undone. |
چو تیر از کمان رفت نیاید به شست باز. |
Without justice, courage is weak. |
بدون عدالت، شجاعت کار ساز نیست. |
When you play you must pay. |
بازی اشکنک سر شکستنک هم دارد. |
هر کس خربزه می خورد پای لرزش هم می نشیند. |
What goes around comes around. |
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت. |
Where there is love, there is pain. |
عشق بدون رنج نیست؛ عشق با سختی همراه است. |
Why should the devil have all the best tunes? |
خربزه شیرین نصیب کفتار می شود. |
What is sauce for the goose is sauce for the gander. |
بر کس مپسند آنچه ترا نیست پسند. |
When character is lost, all is lost. |
هیچ چیزی مهم تر از آبرو نیست. |
Without friends a tree like without roots. |
آدم بی دوست، مثل درخت بی ریشه است. |
When ambition ends, happiness begins. |
پایان جاه طلبی، آغاز خوشبختی است. |
What a man says drunk, he thinks sober. |
مستی و راستی. |
What can you expect from a hog but a grunt? |
از کوزه همان برون تراود که در اوست. |
از خوک جز خرخر کردن چیزی نمی توان انتظار داشت. |
When the drink is in, the truth is out. |
مستی و راستی. |
When poverty comes in the door, love goes out the window |
فقر که از در درآمد عشق از پنجره بیرون رفت. |
Write your injuries in the sand, kindness in marble |
بدی ها را روی شن بنویس وخوبیها را روی سنگ مرمر. |
When there is no trust, there is no love. |
وقتی که اعتماد نباشد عشق هم نیست. |
Whatever comes up is welcomed |
هر چه پیش آید، خوش آید. |
What must be, must be |
از تقدیر گریزی نیست؛ آنچه باید بشود می شود. |
What goes around, comes around |
چیزی که عوض دارد، گله ندارد. |
Any port in a storm |
در بیابان لنگه کفش کهنه نعمت است. |
Actions speak louder than words |
به عمل کار برآید به سخندانی نیست. |
Act so in the Wally that need not fear those who stand on the hill |
آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. |
As you make your bed you must lie on it |
خود کرده را تدبیر نیست. |
Absence makes the heart grow fonder |
جدایی تا نیفتد دوست قدر دوست کی داند. |
All good things come to an end |
چراغ هیچکس تا صبح نمی سوزد. |
All work and no play make Jacks a dull boy |
تنوع چاشنی زندگی است. |
All things come to him who waits |
گرصبر کنی زغوره حلوا سازی؛گوساله به روزگار گاوی گردد. |
All’s fair in love and war |
در عشق و جنگ هر کاری رواست. |
Ask and you shall receive |
پرسان، پرسان می توان رفت هندوستان. |
An Apple a day keeps the doctor away |
روزی یک سیب بخور تا از طبیب بدور مانی. |
April showers bring forth May flowers |
تا باران نبارد گل نروید. |
All’s well that ends well |
شاهنامه آخرش خوش است؛ جوجهها را آخر پاییز می شمارند. |
All roads lead to Rome |
همه راهها به رم ختم می شود. |
After a storm comes calm |
آرامش پس از طوفان می آید. |
After death the doctor |
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی. |
All truths will not bear telling |
هر حقیقتی را نباید به زبان آورد. |
Affection blinds reason |
محبت آدم را کور می کند. |
An Artist lives every where |
وجود مردم دانا مثال زر و طلاست که هر کجا برود قدر و قیمتش دانند |
All are not hunters that blow the horn |
هر که ریش دارد بابا نیست؛ هر که شیپور دارد شکارچی نیست. |
All doors open to politeness |
ادب تاجی است از نور الهی بنه بر سر برو هر جا که خواهی |
Attack is the best form of defense |
دست پیش زوال ندارد؛ حمله بهترین نوع دفاع است. |
As you sow, as you reap |
چو دشنام گویی، دعا نشنوی بجز کشته خویش ندروی |
نپندارم ای در خزان کشته جو که گندم ستانی بوقت درو |
As the work, so the pay |
مزد خر چرانی، خر سواری است. |
An Ass is but an ass though laden with gold |
خر اگر جل اطلس بپوشد باز هم خر است. |
Art is long, life is short |
علم آمد فراوان ، عمر کوتاه. |
As you salute, you will be saluted |
بود حرمت هر کس از خویشتن. |
کمم گیری کمت گیرم ، نمرده ماتمت گیرم. |
All things are difficult before they are easy |
معما چو حل گشت آسان شود. |
Action is the proper fruit of knowledge |
بار درخت علم ندانم بجز عمل. |
Adam’s ale is the best brew |
آب بهترین مشروب است. |
All are not thieves that dogs bark at |
هر کسی را که سگ پارس می کند دزد نمی توان گفت. |
All cats are grey in the dark |
شب گربه سمور می نماید. |
All’s fish that comes to the net |
نگه دار فرصت که عالم دمیست. |
Appearances are deceptive |
ظواهر فریبنده اند. |
Ask no questions and hear no lies |
نپرس تا دروغ نشنوی. |
All things are possible with God |
خدا برهر کاری تواناست. |
Adam ate the apple and our teeth still ache |
چوب دیگران را خوردن |
As well be hanged for a sheep as a lamb |
دزد به دار آویخته می شود چه برای یک گوسفند جه برای یک برهّ. |
The Apple doesn’t fall far from the tree |
میوه پای درخت می افتد. |
The Apples on the other side of the wall are the sweetest |
مرغ همسایه غاز است. |
نعمت ما به چشم همسایه صد برابر فزون کند پایه |
Accidents will happen in the best regulated families |
با قضا و قدر کارزار نتوان کرد. |
Accident(s) will happen |
با سرنوشت نمی توان جنگید؛ حادثه خبر نمی کند. |
All men are members of the same body |
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند |
All his gees are swan |
مرغ خودش را غاز می داند. |
Ask much to have a little |
به مرگ گیر تا به تب راضی شود. |
All is grist that comes to his mill |
از تخم مرغ پشم می چیند؛ از آب کره می گیرد. |
All is for the best |
هر چه پیش آید خوش آید. |
Always have two strings to your bow |
کار از محکم کاری عیب نمی کند. |
Abstinence is the best medicine |
امساک و پرهیز بهترین دارو است؛ سلامتی تن در پرهیز است. |
Accusing the times is but excusing ourselves. |
از ماست که بر ماست؛ خود کرده را تدبیر نیست. |
Adversity often leads to prosperity |
بنیاد غم وشادی بس دیر نمی پاید |
هر صبح ز پی شامی، هر شب سحری دارد |
After night comes the dawn |
ای دل صبور باش و نخور غم که عاقبت |
این شام صبح گردد و این شب سحر شود |
After sorrow comes joy |
در پس هر گریه آخر خنده ایست مرد آخربین مبارک بنده ایست |
Answer one in his own language. |
کلوخ انداز را پاداش سنگ است؛ جواب های، هواست. |
April and May are the keys of the year |
سالی که نیکوست از بهارش پیداست. |
All covet, all lose |
آدم حریص همیشه محروم است. |
All fellows in football |
بازی اشکنک، سر شکستنک دارد. |
Any time means no time |
هر وقت به معنای هیچ وقت است. |
All clouds bring not rain |
نه آبستن درّ بود هر صدف؛ هر ابری باران ندارد. |
All talk and no trouser |
به عمل کاربرآید به سخندانی نیست. |
All that glitters is not gold |
هر درخشنده ای طلا نیست؛ هر گردی گردو نیست. |
Anger has no eyes |
خشم کار شیطان است؛ خشم چشم و گوش ندارد. |
At foot of the candle it is dark |
پسر کفاش همیشه پا برهنه است؛ پای چراغ تاریک است. |
Absence sharpens love, presence strengthens it |
دوری و دوستی؛ با اهل زمانه صحبت از دور خوش است. |
All things must pass |
هر چیزی پایانی دارد. |
All you need is love |
هر انسانی به محبت نیاز دارد. |
The entire world loves a lover |
طفیل هستی عشقند آدمی و پری. |
Act quickly, think slowly |
خوب تامل کن، زود دست بکار شو. |
Act today only tomorrow is too late |
کار امروز به فردا مفکن. |
Advice most needed is least heeded |
پند گفتن با جهول خوابناک تخم افکندن بود در شوره زار |
با سیه دل چه سود گفتن وعظ نرود میخ آهنی در سنگ |
All frills and no knickers |
پز عالی، جیب خالی. |
All flowers are not in one garden |
همه گلها در یک باغ پیدا نمی شوند. |
After dinner sit a while, after supper walk a mile |
بعد ازخوردن نهاراستراحت کن، بعد ازخوردن شام قدم بزن. |
As poor as a church mouse |
در هفت آسمان یک ستاره نداشتن؛ گورم کجاست که کفنم باشد. |
As soon as a man is born, he begins to die |
انسان از لحظه تولد به سوی مرگ گام بر می دارد. |
Adventures are to the adventurous |
آدم ماجراجو در کمین خطر است؛ مارگیر را مار می کشد. |
Adversity makes strange bedfellows |
فقر و نداری دوستان را هم بیگانه می کند. |
An Army marches on its stomach |
سپاه بی خزینه نتوان داشت. |
As the twig is bent, so is the tree inclined |
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین. |
درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید. |
All truths are not to be told |
هر حقیقتی را نباید بر زبان آورد. |
Anger is momentary madness |
خشم نوعی جنون آنی است؛ خشم دیوانگی کوتاهی است. |
Argue the toss |
یکی به دو کردن؛ دهن به دهن شدن |
As you bake, so shall you brew? |
آشی است که خودت پخته ای. |
چو تو خود کنی اختر خویش را بد مدار از فلک چشم نیک اختری |
Ask a silly question and you get a silly answer |
سوال احمقانه بپرس تا جواب اخمقانه بشنوی. |
All abroad and nothing at home |
پز عالی، جیب خالی. |
Age and wedlock tame man and beast |
پیری و ازدواج آدم را رام و مطیع می کند. |
Appetite comes with eating |
اشتها زیر دندان است. |
Agree to differ/disagree |
عیسی و موسی هر کدام به دین خود بودن |
All for one and one for all |
غم جمله خور در هوای یکی مراعات صد کن برای یکی |
All cat’s love fish but hate to get their paws wet |
هرکه را طاووس خواهد جور هندوستان کشد. |
All hat no cattle; all frills no knickers; all sizzle no steak. |
از سرمایه و عمل خبری نبودن |
Always care about your flowers and friends |
همیشه مواظب دوستان و گلهای خود باشید. |
The Anvil fears no blows |
از آن بیدها نیست که با این بادها بلرزد. |
Anger edges valor |
خشم به آدم شجاعت می بخشد؛ خشم شمشیر تیز و برّان است. |
Always look both ways before crossing the street |
احتیاط به خرج دادن؛ با احتیاط عمل کردن |
Advice is cheap |
نصیحت خرجی ندارد. |
All men are mortal |
همه انسانها فناپذیر هستند. |
All experience is education for the soul |
همه تجربه ها جهت تربیت روح و نفس است. |
All days are short to industry and long to idleness |
زمان برای آدم بیکار خیلی به کندی می گذرد. |
All things grow with time except grief |
گذشت زمان از شدت غم و اندوه می کاهد. |
Absence increases sorrow |
غیبت طولانی باعث افزایش اندوه می شود. |
Prevention is better than cure |
پیشگیری بهتر از درمان است. |
Practice makes perfect |
کار نیکو کردن از پر کردن است. |
The Pen is mightier than the sword |
تیغ علم از تیغ آهن تیزتر بل ز صد لشکرظفر انگیز تر |
People who live in glass houses shouldn’t throw stone |
عیبجو عیب خودش را نمی بیند. |
Precious good are contained in small parcels |
کوتاه خردمند به از نادان بلند است. |
An Ounce of prevention is better than a pound of cure |
جنگ اول به از صلح آخر؛ علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. |
One who acts through another, acts through himself |
هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی |
One can not put the clock/time back |
زمان گذشته نیاید به بر؛ گذشته ها گذشته است. |
Old habits die hard |
مار پوست بگذارد و خوی نمی گذارد. |
Never too old to learn |
برای آموختن هیچ وقت دیر نیست. |
No man can serve two masters |
نی شود هم خدا را خواست و هم خرما را. |
Necessity is the mother of invention |
احتیاج مادر اختراع است. |
No gain without pain |
به رنج اندر است ای خردمند گنج نیابد کسی گنج نابرده رنج |
Make haste slowly |
عجله کار شیطان است. |
Marry in May, run for aye |
هر چیز به وقت خویش نیکوست. |
Moderation in all things |
در همه کارها میانه گزینی باید کرد. |
Measure is medicine |
اندازه نگه دار که اندازه نیکوست. |
The Morning sun never lasts a day |
چراغ هیچکس تا صبح نسوزد. |
Man is to man a wolf |
انسان گرگ انسان است. |
A Man’s best friends are his ten fingers |
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من. |
Much coin, much care |
سر بزرگ بلای بزرگ دارد. |
Men are not angles |
انسان فرشته نیست؛ بشر جایزالخطاست. |
Locking the stable door after the horses is gone |
تریاق را بعد از مردن مار گزیده آوردن |
نوشدارو پس از مرگ سهراب آوردن |
Let the dead bury their dead |
خفته را خفته کی کند بیدار. |
Lightning never strikes in the same place twice |
خانه دزد زده ایمن است؛ صاعقه دو بار در یک جا نمی زند. |
Let sleeping dogs lie |
چوب در لانه زنبور نکن؛ فتنه در خواب است بیدارش مکن. |
Let bygones be bygones |
گذشته ها گذشته است؛ آن قدح بشکست و آن پیمانه ریخت. |
Least said, soonest mended |
با آنکه سخن به لطف آب است کم گفتن هر سخن صواب است |
Look before you leap |
زرع نکرده پاره نکن؛ بی گدار به آب نزن. |
A Leopard cannot change its spots |
عاقبت گرگ زاده گرگ شود گر چه با آدمی بزرگ شود |
Kings have long arms |
هر که را زور در بازوست، زر در ترازوست. |
Killing no murder |
هیچ خونی به ناحق ریخته نمی شود. |
Kill two flies with one flap |
با یک تیر دو نشان زدن |
Kill the goose that lays the golden eggs |
مرغ تخم طلا را کشتن؛ نان خود را آجر کردن |
Knowledge is power |
بالاتر است آنکه داناتر است. -توانا بود آنکه دانا بود |
Jack of all trades, master of none |
آدم همه کاره، هیچ کاره است. |
A Jar’s mouth may be stopped, a man’s cannot |
در دروازه را می توان بست، ولی دهان مردم را نمی شود بست. |
کام و دم مار و نیش کژدم بستن بتوان، نتوان زبان مردم بستن |
Judge not, that ye be not judged |
عیب تو خواهی نگوید کس، عیب کس نگو. |
Justice is half religion |
انصاف ، نصف ایمان است. |
A Jealous man is the keeper of his wealth |
بخیل برای ثروت خود نگهبان است. |
Joy surfeited turns to sorrow |
آب ار چه زلال خیزد از خوردن پر ملال خیزد |
Jam tomorrow and jam yesterday, but never jam today |
امروز نقد، فردا نسیه. |
Jack is as good as his master |
گفت و خوش گفت پیر برزیگر آنچنان مادر این چنین دختر |
Juke and let the jaw go by |
رطب خورده منع رطب چون کند. |
A Joint pot does not boil |
که دیگ شراکت نیاید به جوش. |
Just what the doctor ordered |
همین و می خواستیم. |
The Jewel in the crown |
گل سر سبد بودن، سر گل بودن |
Just the ticket |
خود خودش است. |
The Joker in the pack |
عنصر ناسازگاربودن؛ وصله ناجور بودن |
Jump in at the deep end |
خود را به دردسر انداختن |
It’s easy to be wise after the event |
معما چو حل گشت آسان شود. |
It’s a long lane that has no turning |
در همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد. |
If a thing worth doing, it is worth doing well |
کارنیکو کردن از پر کردن است؛ کار را که کرد آنکه تمام کرد. |
If at first you don’t succeed, try, try again |
اگر بار اول موفق نشدی دوباره بکوش و بکوش و بکوش. |
If you can’t lick/beat them, join them |
جنگ و زور آوری مکن با مست-پیش سر پنجه در بغل نه دست |
He who pays the piper calls the tone |
هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری. |
Half a loaf is better than none/no bread |
کاچی به از هیچی است. |
A Hungry man is an angry man |
آدم گرسنه ایمان ندارد. |
He has a loose tongue |
آدم دهن لقی است. |
Haste makes waste |
عجله کار شیطان است؛ شتاب کلید اندوه است. |
He who hesitates is lost |
کارها به صبر بر آید و مستعجل به سر در آید. |
Honesty is the best policy |
درستی بهترین سیاست است. |
A Good wine needs no bush |
اگرهست مرد از هنر بهره ور هنر خود بگوید نه صاحب هنر |
اگر مشک خالص نداری، مگوی ورت هست خود فاش گردد ببوی |
Give a dog a bad name and hang him |
گر سر آزار داری، بهانه بسیار داری. |
God help those who help themselves |
از تو حرکت، از خدا برکت. |
Great promise, small performance |
سنگ بزرگ علامت نزدن است. |
Faint heart never won fair lady |
عروس ملک کسی در کنار گیرد تنگ - که بوسه بر لب شمشیر آبدار نهد |
The First blow is half the battle |
ضربه اول نیمی از مبارزه است. |
Fair exchange, no robbery |
آنچه عوض دارد گله ندارد. |
A Fault confessed is half redressed |
گنه را عذر شوید جامه را آب. - اعتراف به خطا نیمی از بخشودگی است. |
Every dog is a lion at home |
سگ در خانه صاحبش شیر است. |
Every light has its shadow |
هر گلی را خزانی در کمین است. |
Either win the saddle or lose the horse |
یا سر می رود یا کلاه می آید. |
The End justifies the means |
هدف وسیله را توجیه می کند. |
Experience is the mother/father of wisdom |
تجربه مادر/پدر خرد است. |
Experience is the best teacher |
تجربه بهترین معلم است. |
Deeds not words |
آزادگی مرد بکار است نه گفتار آن به که عمل باشد و گفتار نباشد |
Do well and have well |
هر که به نیکی عمل آغاز کرد نیکی او روی بدو باز کرد |
Divide and rule |
تفرقه بیانداز و حکومت کن. |
The Darkest hour is that before down |
نومید مشو ز چاره جستن کز دانه شگفت نیست رستن |
Don’t put off for tomorrow what you can do today |
کار امروز به فردا مفکن. |
A Door must either be shut or open |
نمی شود هم خدا را خواست و هم خرما را. |
A Desperate man needs no help |
از جان گذشته را به مدد احتیاج نیست. |
Don’t cry over split milk |
طرب نوجوان ز پیر مجو که دگر ناید آب رفته بجوی |
Bad actions lead to worse reaction |
همینت پسند است اگر بشنوی که گر خار کاری، سمن ندروی |
Better bad now than worse later |
جنگ اول به از صلح آخر. |
Bad news travels fast |
خبر بد زود پخش می شود. |
A Bad workman blames his tools |
عروس نمی تواند برقصد می گوید زمین کج است. |
Barking dogs seldom bite |
سگ لاینده، گیرنده نبود. |
Birds of a feather flock together |
کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز |
Bargain is bargain |
حساب حساب است، کاکا برادر. |
The Best of friends must be apart |
خورشید رخا ز بنده تحویل مکن این دخل مرا به هجر تبدیل مکن |
خواهی که ز من جدا شوی بی سببی خود دهر جدا کند تو تعجیل مکن |
Cross the stream where it is shallowest |
گره کز دست بگشاید چرا آزار دندان را. |
Charity begins at home |
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. |
Cowards die many times before their deaths |
آدم نترس یکبار می میرد آدم ترسو هزار بار. |
هر که ترسید مرد ، هر که نترسید برد؛ ترس برادر مرگ است. |
Cut the cackle and come to the hoses |
دو صد گفته چون نیم کردار نیست. |
Cross the bridge when one comes to it |
چو فردا شود فکر فردا کنیم. |
Clothes do not make the man |
آدم را به جامه نشناسند؛ لباس طریقت به تقوا بود |
جملات پرکاربرد انگلیسی برای خداحافظی کردن در مکالمه روزمره انگلیسی
عبارت ها و اصطلاحات، هنگام خداحافظی در انگلیسی ✋✋ در این ویدیو جملات پرکاربرد انگلیسی برای خداحافظی کردن در مکالمه روزمره انگلیسی را خدمت شما بیان کرده ایم. جملات خاص و باکلاس و مخصوص انگلی...
پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید
پرکاربردترین جملات مهم انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ که باید بلد باشید در این ویدیو مهمترین و کاربردی ترین جملات انگلیسی روزمره که برای هر زبان آموز ...
مکالمه انگلیسی در فرودگاه - جملات ضروری انگلیسی در پرواز و سفرهای هوایی با معنی فارسی و تلفظ
مکالمه انگلیسی در فرودگاه - جملات ضروری انگلیسی در پرواز و سفرهای هوایی با معنی فارسی و تلفظ در این ویدیو، ما با تمرکز بر روی مکالمات روزمره...
اسم میوه ها در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ
اسم انواع میوه ها در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ فارسی Fruits in English یادگیری اسامی میوه ها به انگلیسی جزو لغات بس...
یادگیری زبان انگلیسی با 250 فعل ضروری انگلیسی و جملات کاربردی انگلیسی مثال
یادگیری زبان انگلیسی با 250 فعل ضروری انگلیسی و جملات کاربردی انگلیسی مثال در این درس لیست 250 افعال اساسی انگلیسی توسط تیم انگلیسی مثل آب خ...
بهترین روش یادگیری زبان و بهترین روش یادگیری ماندگار لغت های انگلیسی به فارسی
بهترین روش یادگیری زبان و لغت های انگلیسی به فارسی یکی از بهترین روش های یادگیری لغت های انگلیسی همین روش است.یادگیری واژگان یکی از بخشهای حیات...
دریافت درآمد یوتوب کاملا" شفاف و قانونی، برای اولین بار در ایران
دریافت درآمد یوتوب بصورت کاملا" شفاف و قانونی، برای اولین بار در ایران با توجه به رشد تولید کنندگان محتوا و کانال های یوتوب در ایران، یک ر...
یادگیری آسان 700 کلمه بسیار پرتکرار در زبان انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی همراه با دانلود Pdf رایگان
یادگیری آسان 700 کلمه بسیار پرتکرار در زبان انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی همراه با لیست لغات و دانلود Pdf رایگان ...
جمله ها و عبارتهای مورد نیاز انگلیسی در مطب دندان پزشکی
جملات ضروری انگلیسی در دندانپزشکی و عبارتهای مورد نیاز انگلیسی در مطب دندان پزشکی یادگیری کلمات و اصطلاحات رایج زبان انگلیسی برای کمک گرفتن زمانی که م...
سوالات مهم انگلیسی روزمره با جواب - (100 پرسش با جواب) سوال و جواب یا مصاحبه انگلیسی با معنی فارسی
سوالات مهم انگلیسی روزمره با جواب - (100 پرسش با جواب) سوال و جواب یا مصاحبه انگلیسی با معنی فارسی در این درس مهمترین و اسا...
مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - یادگیری جملات مهم انگلیسی قبل از خواب | درس 7
مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - یادگیری جملات مهم انگلیسی قبل از خواب | درس 7 مرور و یادگیری انگلیسی در خواب قسمت هفت - در این سری از درسهای...
مهمترین فعل های انگلیسی یا افعال اساسی انگلیسی با معنی فارسی و جملات کاربردی مثال
مهمترین فعل های انگلیسی یا افعال اساسی انگلیسی با معنی فارسی و جملات کاربردی مثال در این ویدیو یکصد مورد 100 فعل ضروری از مهمترین و اساسی ترین افعال ا...
اعضای خانواده و فامیل در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ
اعضای خانواده و فامیل در انگلیسی با معنی فارسی و تلفظ در این پست و در سایت انگلیسی مثل آب خوردن به صورت کامل به معرفی تمامی لغات ضروری اعضای خانواده و...
فرق بین و کاربرد job, work, career, employment در انگلیسی
فرق بین و کاربرد job, work, career, employment در انگلیسی بسیاری از ...
قربون صدقه رفتن در انگلیسی و عبارت های عشقولانه و محبت آمیز در انگلیسی 2
قربون صدقه رفتن در انگلیسی و عبارت های عشقولانه و محبت آمیز در انگلیسی 2 هر زبانی مجموعه ای از نام های مستعار شیرین یا عاش...
یادگیری انگلیسی با داستان الاغ کشاورز متن انگلیسی با ترجمه فارسی
یادگیری انگلیسی با داستان الاغ کشاورز با متن انگلیسی و ترجمه فارسی در این ویدیو داستان انگلیسی آموزنده و جالب الاغ کشاورز یا به انگلیسی The Farmer's...
صفت های پرکاربرد زبان انگلیسی برای توصیف افراد اشیا موقعیت ها وضعیت ها
صفت های پرکاربرد زبان انگلیسی برای توصیف افراد اشیا موقعیت ها وضعیت ها از صفر تا صد در این درس و در این ویدیو مهمترین و ضروری تر...
یکصد 100 فعل حیاتی و ضروری انگلیسی با معنی و تلفظ درست با مثال کاربردی
فعلهای اساسی انگلیسی به فارسی (صد 100 مورد) با مثال و ترجمه به فارسی لیست فعلهای مهم و پرتکرار که در این ویدیو یکجا جمع شده اند، به شدت د...
پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید
پرکاربردترین جملات انگلیسی با معنی فارسی که باید بلد باشید در این ویدیو مهمترین و کاربردی ترین جملات انگلیسی روزمره که برای هر زبان آموز در مسیر یادگی...
سیصد 300 فعل حیاتی و مهم انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی
سیصد 300 فعل حیاتی و مهم انگلیسی با تلفظ و معنی فارسی در سایت انگلیسی مثل آب خوردن Easy Peasy English فعلهای اساسی انگلیسی به فارسی (سیصد 300 مورد) با...
داستان انگلیسی یک لیوان شیر با متن انگلیسی و ترجمه فارسی و تلفظ صوتی
داستان انگلیسی یک لیوان شیر با متن انگلیسی و ترجمه فارسی و تلفظ صوتی ...
جملات ضروری انگلیسی با ترجمه فارسی برای جواب عذرخواهی با روش انگلیسی مثل آب خوردن
جملات ضروری انگلیسی با ترجمه فارسی برای جواب عذرخواهی با روش انگلیسی مثل آب خوردن در زندگی روزمره انگلیسی موقعیتهای بسیاری پیش میاد که باید ...
جملات و اصطلاحات کوتاه انگلیسی روزمره با معنی فارسی و تلفظ انگلیسی مثل آب خوردن
جملات کوتاه انگلیسی روزمره با معنی فارسی و تلفظ در این درس مهم، 150 مورد از جملات کوتاه انگلیسی با معنی فارسی که مهمترین جملات کوتاه انگلی...
جمله سازی انگلیسی با لغت اساسی Should در انگلیسی به فارسی و جملات ضروری روزمره مثال
جمله سازی انگلیسی با لغت اساسی Should در انگلیسی به فارسی و جملات ضروری روزمره مثال در این درس جمله سازی انگلیسی و جملات ضروری و کاربردی با لغت اساسی ...