اصطلاحات و ضرب المثلهای انگلیسی و معادل آنها در زبان فارسی
1. Leave someone in high and dry = کسی را سر کار(قال) گذاشتن
2. Put one's money where one's mouth is = به قول خود وفا کردن
3. Too big for one's britches = پا از گلیم خود دراز تر کردن
4. Get the short end of the stick = کلاه سر کسی رفتن
5. Throw the book at = به اشدّ مجازات محکوم کردن
6. Stick to one's gun = روی حرف خود ایستادن
7. Pass the buck = تقصیر را گردن دیگران اندختن
8. Cat got your tongue? = مگر زبونت بند اومده
9. The kiss of death = فاتحه چیزی را خواندن
10. Drop one's teeth = از تعجب شاخ در آوردن
11. Off the hook = کسی را از هچل در آوردن
12. Quick on the trigger = حاضر جواب بودن
13. Lead a dog's life = با فلاکت زندگی کردن
14. The last straw = طاقت کسی طاق شدن
15. Up one's sleeve = آماده در آستین داشتن
16. For the birds = مفت هم گران است
17. In stitches = از خنده روده بر شدن
18. Cut corners = کاری را سمبل کردن
19. Blow one's top = از کوره در رفتن
20. Blow it = خرابکاری کردن